ویر نیوز (روزنامه روستای ویر)

رخداد های روستای ویر وتوضیح موقییت روستا در استان وخبرهای دیگر

 
 
مراسم و مناسبتها 
 

 

نوروز

نوروز، جشن ايرانيان از روزگاران كهن پر شكوه ترين جشن بهاری در جهان بوده است. نوروز بهارانه ای  است كه روايت های تاريخ درباره پيدايش آن بسيار گوناگون است 

اما بايد پيشاپيش بدانيم كه نوروز يك عيد و جشن كهنسال و بسيار باستاني است كه از نياكان آريايي ايرانيان بدان ها رسيده و مسلما" پيش از زردشت نيز اين جشن برگزار مي شده است و شايد بتوان گفت كه آيين نوروز از سده هاي سيزدهم و چهاردهم پيش از ميلاد و حتي اوايل هزاره دوم پيش از ميلاد مرسوم بوده است.

 

اما درباره داستان ها و افسانه هايي كه در منشاء ايجاد و نسبت دادن آن به جمشيد به پادشاه دوره هاي اساطيري ، بايد در نظر گرفت كه بدون شك در ذهن و خاطره مردم ايران زمين برخي پيشامدهاي تاريخي مهم وجود داشته است كه بر اثر گذشت زمان رنگ باخته و به صورت افسانه در آمده بوده است

 

 علت بناي كاخ ها وايوان ها و تالارهاي تخت جمشيد در صفه در دامنه كوه رحمت در نزديكي شهر شيراز در ذهن مردم ايران باز مانده بود . آنها مي دانسته اند كه ميان بنياد اين معبد عظيم يا شهر آيين با برگزاري آيين نوروز و مهرگان كه هر دو جنبه كاملا" ملي و ديني و نجومي داشته و نيز گرد آمدن درباريان و بزرگان ايران زمين و كشورهاي گوناگون در اين محل مقدس ارتباطي وجود داشته و نيز خاطره هايي از مراسم تحويل خورشيد به برج حمل و رصد و تابيدن نخستين پرتو خورشيد در بامداد نخستين روز تابستان بزرگ و فرارسيدن سال نو اجرا مي گرديده است به يادها باز مانده بوده است. بدينسان با برقراري ارتباط ميان ساختن و پديد آوردن تخت جمشيد براي اجراي برخي مراسم و انجام دادن برخي محاسبات نجومي و رصد و اندازگيري هاي مربوط به وضع خورشيد درنوروز و مهرگان و برگزاري جشن ها و ايين هاي مخصوص به اين مناسبت ها و مربوط ساختن آن با واژه تخت و تابيدن خورشيد بر آن و نوروز گرفتن آن روز، همه روشن مي سازد كه اين داستان ها چگونه به وجود آمده اند و از كجا ريشه گرفته اند.

 

با در نظر گرفتن طول سال خورشيدي كه 365 شبانه روز و 6 ساعت 12 دقيقه است و با توجه به رعايت نكردن سال كبيسه در گذشته هاي دور ، يعني اينكه هر سال را 365 روز مي دانستند و اين 6 ساعت را توجه نمي كردند ،  بامرور گذشت سالها ، زمان شروع چرخش خورشيد از همان نقطه اوليه كم كم از اول بهار دور شد . بطوريكه بعد از گذشت 1000 سال به اندازه 6000 ساعت يا 250 شبانه روز تفاوت پيدا كرد .

يعني بعد از گذشت 1461 سال شروع سال خورشيدي درست به همان دقيقه و همان روز اول بهار رسيد . و چون مردم اين موضوع را درك كردند به آن نوروز حقيقت گفتند و آن روز را جشن گرفتند و به عاليمان خبر دادند تا همه آگاه شوند
اكنون هنگام آن رسيده است كه بدانيم يك چنين نوروزي با اين خصوصيات يعني سالي كه حلول خورشيد به نقطه اعتدال ربيعي و نخستين دقيقه برج حمل در سر ساعت 6 بامداد نخستين روز ماه فروردين يا برابر هخامنشي ان ( ادوكنيش ) انجام گرفت تنها در سال 487 پيش از ميلاد به افق تخت جمشيد مي توانست اتفاق بيفتد

 

پس معلوم مي شود كه نوروز سال 487 پيش از ميلاد يكي از آن نوروزهاي حقيقي بوده كه كيومرث و جمشيد و گشتاسب آن را درك كرده بودند

 

تخت جمشيد نيز از سي سال پيش براي تدارك چنين جشني  به دستور داريوش با محاسباتي كه دانشمندان آن زمان محاسبه كرده بودند ساخته شد

و بدين سان پس از سالها و سده ها نوروز را در محل و موقع خود ثابت نگاه داشتند

  

بر اساس بعضی روايات، شاهان هخامنشی در قصرهايشان می‌نشستند و هدايای باارزشی را از نمايندگان استان‌های مختلف دريافت می‌کردند. در صبح نوروز شاه لباس مزّين و زيبا می‌پوشيد و شخصی مشهور به خوش‌قدم (کسی که قدمش مبارک است) به حضور شاه رفته و بعد موبد موبدان همراه با يک فنجان طلايی و حلقه و سکه، يک شمشير و يک تيرکمان، جوهر و يک پَرِ بزرگ (قلم آن روز برای نوشتن) و گُل به حضور شاه رفته دعای مخصوص می‌خواند. سران بزرگ دولتی پُشت سر موبد وارد می‌شدند و هدايا را به شاه تقديم می‌کردند. شاه هدايای باارزش را به خزانه می‌فرستاد و بقيه را بين مردم تقسيم می‌کرد.

 

يادآوري اين نكات بد نيست كه بدانيد

در ايران باستان، تاج‌گذاری پادشاهان به عنوان شروع تقويم در نظر گرفته می‌شد و سال‌های بعد با توجه به آن مبداء نام‌گذاری می‌شده مثلا می‌گفتند ماه دوم از سال هفتم سلطنت داريوش

 

خلاصه مطلب براي كوچكترها

در روزگاران خيلي قديم بعلت اينكه مردم در محاسبه سال دقت نمي كردند كم كم شروع سال از بهار دور شد و بعد از گذشت 1461 سال ، دوباره سال نو از بهار شروع شد . براي همين ، بدستور داريوش، تخت جمشيد براي برگزاري اين مراسم آماده شد و بعد از سالها در سال 487 قبل از ميلاد ساعت 6 صبح فروردين در تخت جمشيد سال نو با بهار يكي شد .

مردم اين روز را جشن گرفتند و بعد از آن ، با دقت دانشمندان ، ديگر شروع سال خورشيدي با شروع اول بهار يكي گرديد .

 

سفره هفت سين

 

در آيين هاي باستاني ايران براي هر جشن و يا مراسم مذهبي خواني گسترده مي شد كه در آن علاوه بر آلات و اسباب نيايش مانند : آتشدان ، ماهروي و برسم ، فراوردهاي فصل و خوراكي هاي گوناگوني نيز بر سر خوان نهاده مي شد. زيرا خوردن خوراك مذهبي يكي از رسم هاي ديني بود

عدد هفت از هفت امشاسپند در دين زرتشتی (اورمزد، وهمن، ارديبهشت، شهريور، سپندامذ، خورداد و اَمُرداد) گرفته شده

خانواده هاي ايراني هفت سين مي چينند كه حاوي مجموعه اي از نمادهاي استقبال از بهار است. هفت سين حداقل بايد حاوي هفت عنوان باشد كه با حرف سين شروع مي شوند

 

 

سبزه: تولد دوباره ، حيات نو و سبز بودن
سمنو: ثروت و فراواني و وفور
سنجد: عشق
سیر: دارو و درمان و بعنوان ماده اي گندزاد مي باشد
سیب: زیبایی و سلامت
سماق: رنگ طلوع آفتاب
سرکه قرمز : سن و صبر و عقل
سنبل: آمدن بهار و نشان دهنده زيبائي
سکه زرد : ثروت

 

  • همچنين برسرسفره هفت سين شمع هايي روشن دربرابر آينه قرارمي دهند كه نشان دهنده آينده اي روشن است .
  •  تخم مرغ رنگ شده نيز نشانه باروري است .
  • آينه نيز نمادي از خلقت است .
  • ماهي قرمز نشانه زندگي است
  • از ديگر چيزهايی که بر سر سفره‌‌ی ايرانيان بوده نان به نماد فراوانی، شير تازه به نشان غذای نوزادی که تازه متولد شده و شمعدان که شمع‌ها را به احترام آتش روشن می‌کردند می‌توان نام برد.

درشب عيد، در بيشتر خانه هاي ايرانيان ، غذاي مخصوص عيد يعني سبزي پلو با ماهي تهيه مي شود.

 

 

حاجي فيروز كيست ؟

 

حاجي فيروز مردي است كه لباسهاي قرمزرنگ به تن مي كند، در خيابانها مي چرخد و مي خواند و مي رقصد. او در شب عيد يك دايره زنگي به دست مي گيرد و همراه با يك يا دو تن ديگر در همه جا مي گردد و شادي و نشاط مي پراكند

 

گفته مي شود كه او و همراهانش نمادي از يك سنت كهن در آذربايجان هستند. اين سنت «قيشدان چيخديم» (از زمستان خارج شدم) نام داشت و براساس آن حاجي فيروز در خيابانها آواز مي خواند تا به همه خبر دهد كه بهار آّمده است و زمستان به پايان رسيده است. در مقابل اين همه شادي و نشاط كه حاجي فيروز براي مردم به ارمغان مي آورد، آنها نيز پول و شيريني و هداياي ديگر به او مي دادند. تاريخچه ظهور حاجي فيروز به درستي معلوم نيست اما در تمام متوني كه به آيين هاي نوروزي در جاي جاي ايران در طول تاريخ اشاره كرده اند از حاجي فيروز و عمو نوروز نيز ذكري به ميان رفته است. در تمام مناطقي نيز كه زماني تحت سلطه ايران بوده اند حاجي فيروز چهره آشنايي است.
حاجي فيروز، عمو نوروز شخصيتهاي نوروز مي باشند. حاجي فيروز پرچمدار سنت از راه رسيدن بهار است. او صورت خود را سياه مي كند و لباس قرمز برتن دارد. مي خرامد و مي رقصد و روح شادي و نشاط را در تمام نقاط شهر و روستا مي پراكند. عمو نوروز، پيرمردي است كه لباس سنتي ايرانيان قديم را دربردارد و نهادي از سال جديد است. عمونوروز به كودكان هديه مي دهد و با دادن پول، شيريني و تخم مرغ رنگي دل آنها را شاد مي كند.

 

 

شيريني هاي مخصوص عيد

 

در اين ايام شيريني هاي مخصوصي آماده مي شود

از جمله شيريني نخودي ، قطاب ، نان برنجي ، سوهان عسلي ، باقلوا ، سمنو 

درشب عيد، در بيشتر خانه هاي ايرانيان ، غذاي مخصوص عيد يعني سبزي پلو با ماهي تهيه مي شود

اگر مايل به تهيه اين شيريني ها در خانه اتان هستيد براي بدست آوردن تهيه دستورالعمل روي آدرس زير كليك كنيد

http://www.iranmania.com

نویسنده: حسین سلیمی ویری ׀ تاریخ: چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

دختر کوچکى با معلمش درباره نهنگ‌ها بحث مى‌کرد.

معلم گفت: از نظر فیزیکى غیرممکن است که نهنگ بتواند یک آدم را ببلعد، زیرا با وجود این که پستاندار عظیم‌الجثه‌اى است، امّا حلق بسیار کوچکى دارد.

دختر کوچک پرسید: پس چه طور حضرت یونس به وسیله یک نهنگ بلعیده شد؟

معلم که عصبانى شده بود تکرار کرد که نهنگ نمى‌تواند آدم را ببلعد. این از نظر فیزیکى غیرممکن است.

دختر کوچک گفت: وقتى به بهشت رفتم از حضرت یونس مى‌پرسم.

معلم گفت: اگر حضرت یونس به جهنم رفته بود چى؟

دختر کوچک گفت: اونوقت شما ازش بپرسید.

نویسنده: حسین سلیمی ویری ׀ تاریخ: سه شنبه 22 اسفند 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

معبد صخره ای ویر ، داش کسن

داش کسن در10 کیلومتری سمت جنوب شرقی سلطانیه و در ارتفاعات مشرف به روستای ویر قرار دارد. پلان این آرامگاه مستطیل شکل به طول 400 متر و عرض 300 متر میباشد . درداخل این محوطه ودرسمت جنوبی آن با برداشتن سنگهای محل و در دل کوه سه طاق نسبتآ عمیق کنده شده یک طاق درسمت جنوب دیواره، و دو طاق دراضلاع شرقی و غربی وجود دارد . درحد فاصل این سه طاق حجاریهای زیبایی دیده می شود ازجمله اینکه نقش دو اژدها درطرفین ایوان ، قرینه هم و در مقابل یکدیگر حجاری و حکاکی شده وطول هرکدام ازآنها 3.5 متر قابل اندازه گیری می باشد . درطرفین این نقش محرابهای زیبایی منقوش به نقش و طرحهای اسلیمی ، گل و بوته و مقرنس های سنگی ، حجاری شده اند .عده ا ی ازباستان شناسان و کارشناسان میراث فرهنگی این اثر منحصر بفرد را با اثر(( برده تیکن)) و ((اشکفت فرهاد)) مقایسه نمود و سبک کار و موتیفهای آن را با نقوش و حجاریهای طاق بستان در کرمانشاه همسان دانسته اند و بنابر این طرز تفکر ایشان برای آثار داش کسن دو دوره تصور نموده اند دوره نخست را مربوط به آئین مهر پرستی و متعلق به دوران ساسانی دانسته و دوره بعدی با نقوش اژدها برگ مو پیچک و خطوط اسلیمی تبین شده و متعلق به دوره ایلخانی دانسته اند. سنگهای سبز رنگ بکار گرفته در عناصر اندامهای شهر سلطانیه همانند دیوار و حصار ، بطور دقیق و یقین از محل آرامگاه داش کسن (سنگ بر) بریده شده اند. بطوریکه همسان بودن سنگهای حصار سلطانیه با این محل و وجود جاده قدیمی مابین داش کسن با سلطانیه و فرو افتادن قطعاتی ازآنها هنگام حمل و نقل که تا امروزقابل رویت اند روشن گردیده است . بنا براین محوطه تاریخی داش کسن در ردیف آرامگاههای دوران ایلخانی طبقه بندی میگردد . به جهت فوت ابوسعید خان بهادر و متروکه ماندن این منطقه ناقص و نیمه کاره مانده است. هم چنانکه قبلا مذکورافتاد محوطه تاریخی موسوم به داش کسن درنزدیکی روستای (ویر یا ویار) قرار گرفته و خود این مرکز جمعیتی حدود شهر سلطانیه دارد.

کاوش در معبد صخره ای داش کسن:.

 کاوش معبد صخره ای ویر به لحاظ آنکه کلاً در محدوده آوار برداری انجام می شود و این آوار همواره با سنگهای چند صد کیلوئی همراه است لذا بسیار سخت و وقت گیر است، ضمن آنکه طبقه بندی سنگ های فرو افتاده در پای کار به منظور استفاده مجدد در مرمت بنا کار را مشکل میسازد. زیر تمام سنگ های فرو افتاده با دقت کامل تا آخرین سطح پاخور معبد به پایین هدایت می شوند. سعی هیئت کاوش در این است که با کاوش معبد صخره ای داشکسن مبادرت به معرفی کامل یکی از نادرترین آثارصخره ایران که از ویژگی منحصر بفردی برخوردار است توفیق یابد. معماری داش کسن اوج معماری صخره ای ایران با یک نقشه از پیش تدوین شده چه از نظر پلان و چه از نظر تزئینات به حساب می آید و از سوی دیگر علاوه بر روشن نمودن روند تکاملی معماری صخره ی ایران بازگوی نفوذ فرهنگ چین در دوران ارغون تا زمان سلطان محمد خدابنده هم می باشد.
قابل ذکر است در سال 1387 محوطه تاریخی این اثر جهانی و منحصر بفرد توسط سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان زنجان ، آوار برداری ، سازماندهی و مستندسازی گردیدمنبع میراث فرهنگی

 

نویسنده: حسین سلیمی ویری ׀ تاریخ: دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


یه روزی پسری با خانوادش دعواش شد و از خونه زد بیرون!

و رفت خونه یکی از دوستاش!!

یک ماه موند! بعد از یک ماه دختری رو سر کوچه میبینه و

بهش تیکه میندازه!!

یکی از دوستاش میگه میدونی این کی بود؟!!

میگه نه!!

میگه این خواهر همون رفیقت بود که تو یه ماه خونشون

بودی!!

عذاب وجدان میگیره... میره خونه رفیقش... رفیقش داشت

مشروب میخورد!!

به رفیقیش میگه ببخشید من سر کوچه به دختری تیکه

انداختم ولی نمیدونستم خواهر تو بود!

دوستش پیکشو میبره بالا... میگه به سلامتی رفیقی که یه

ماه خونمون خورد... خوابید... ولی خواهرمو نشناخت!!!

نویسنده: حسین سلیمی ویری ׀ تاریخ: یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

سلاااااااااام دوستای گلم عاشقتونم ممنونم که بهم سرمیزنید یه مدتی نیستم که اپ کنم وبمو

عیدتون پیشاپیش مبارک.سال خوبی داشته باشید.

خیلی دوستون دارم.کامنت بذاریدممنون

راستی دعا یادتون نره......

کارت پستال های زیبا برای تبریک عید نوروز  www.taknaz.ir

تزیین سفره هفت سین , سفره هفت سین 92

7sin (24)

نویسنده: حسین سلیمی ویری ׀ تاریخ: یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

چه جمعه ای... چه غروب غریب و دلگیری
چرا سراغی از این جمعه ها نمی گیری؟
مسافری که هنوز و همیشه در راهی
کجای راه سفر مانده ای به این دیری؟
به پیشواز تو آغوش زندگی جان داد
بیا پیاده شو از این قطار تأخیری
چقدر پیر شدی روی گونه هایم اشک
تو سال هاست که از چشم من سرازیری
چقدر ماندی در بند انتظار ای دل
شدی شبیه دیوانگان زنجیری
چقدر شاعر مفلوک! قلبت از سنگ است
چطور از غم دوری او نمی میری

نویسنده: حسین سلیمی ویری ׀ تاریخ: یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

*گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن

گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن

گفتم به نام نامیت هر دم بنازم

گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم

گفتم که دیدار تو باشد آرزویم

گفتا که در کوی عمل کن جستجویم

گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن

گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن

گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن

گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن

گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن

گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن

گفتم ز حق دارم تمنای سکینه

گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه

گفتم رخت را از من واله مگردان

گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان

گفتم به جان مادرت من را دعا کن

گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن

گفتم ز هجران تو قلبی تنگ دارم

گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم

گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن

گفتا به آب دیده دل را شستشو کن

گفتم دلم از بند غم آزاد گردان

گفتا که دل با یاد حق آباد گردان

گفتم که شام تا دلها را سحر کن

گفتا دعا همواره با اشک بصر کن

گفتم که از هجران رویت بی قرارم

گفتا که روز وصل را در انتظارم

نویسنده: حسین سلیمی ویری ׀ تاریخ: یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , viyarnews.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com