نگاهی کوتاه بر « دیار دیرین » زنگان (با پیشینه ی تاریخی سی هزار ساله) تاریخچه دیرین ترین نامی که به این منطقه گذارده شده است زندیگان به معنای اهل کتاب زند (معروف ترین کتاب آیین زرتشتی ساسانی) و گان از پساوند اهل باستان است که در دوره ساسانیان بر این منطقه گذاشته شده است .
استان زنجان که آنرا فلات زنجان نیز مینامند ، در ناحیه مرکزی شمال غربی ایران واقع شــده است . این استان در 47 درجه و 10 دقیقه تا 50 درجه و 5 دقیقه طول شرقی و 35 درجه و 25 دقیقه تا 37 درجه و 10 دقیقه عرض شــــمالی خط استوا ، با مســـــــاحتی نزدیک به 39369 کیلومتر مربع قرار گرفته است.
تاریخ بنای شهرزنجان را هم زمان با سلطنت اردشیر بابکان دانسته اند و در آن زمان ، آنرا شهین یعنی منسوب به شاه می نامیدند . گفته میشود که این نام بعدها به زندیگان تبدیل شد.
کلمه زندیگان به معنای اهل کتاب زند ، معروفترین کتاب آئین زردشــــتی در دوران ســــاسانی و پسوند (گان) از پساوند پارسی باستان همچون آذربایگان ، خدایگان و غیره بوده است . بطور حتم ، شهر در دوران ساسانی زندیگان نام داشته است که به علت کثرت استعمال، تخفیف یافته و در دوران استیلای اســلام زنگان نام داشته است ، و بعد از فتح زنجان توسط عرب کلمه زنگان به زنجان تبدیل شده است این استان از قدیم به سبب قرار گرفتن در حاشیه جاده ابریشم و راه تجاری مسیر هند و چین به اروپا دارای اهمیت خاصی بوده است
زبان مردم استان زنجان همچون نژاد آنان، یک دست نیست ولی آنچه مسلم است قبل از هجوم اقوام مغول زبان بومی اهالی منطقه فارسی بوده است. بنابر آنچه در صورالاقالیم نوشته شده است زبان مردم زنگان پهلوی بوده است. در زمان اشکانیان، زبان پهلوی شمالی یا اشکانی معمول بوده است و زبان پهلوی جنوبی یا ساسانی در عهد ساسانیان رواج داشته و کتیبههای پادشاهان بعد از ساسانی به آن نوشته شده است. همچنین این زبان در زمان ظهور اسلام و غلبه اعراب نیز زبان رسمی و رایج ایرانیان به خصوص مردم عراق عجم، فارس و خمسه بود. پس از استقرار اقوام ترک در منطقه و مهاجرتهایی که ترکهایی از نژاد آذری انجام دادند، مخلوطی از زبانهای ترکی، جغتایی، ترکی آذری و زبان فارسی که کلمات زبان کردی نیز در آن وجود دارد، تشکیل شد. اخیراً در اثر کثرت رفت و آمدها و نزدیکی استان به تهران، زبان فارسی در خانوادهها متداول گردیده و نتیجتاً استعمال لغات فارسی در محاورات روزمره مرسوم شده است ترکی آذربایجانی زبان اکثریت اهالی استان زنجان است . همسایگی و نزدیکی به پایتخت باعث گرایش به زبان فارسی شدهاست. در جهات چهارگانه در شمال استان ترکی مخلوط با گیلکی و در شرق متمایل به فارسی در جنوب غربی کردی و در غرب ترکی آذربایجانی و در جنوب استان نیز با گرایش فارسی و تاتی تکلم میکنند.
در قرون چهارم و پنجم هجری قمری ، زنجان به علت داشتن چراگاههای وسیع ، مورد توجه قبیله های ترک نژاد قرار گرفت و قبیله های گوناگون ترک در زنجان و نواحی مختلف آن ، بویژه در چمن سلطانیه ، مسکن گزیدند.در حمله مغول ، شهر زنجان و آبادیهای اطراف آن آسیب فراوان دید . سپس ایلخانان مغول به این شهر توجه فراوان نشان داد ، مخصوصا" سلطان محمد خدابنده ، از زمانی که مذهب تشیع را پذیرفت ، در توسعه این ناحیه کوشـید و زمینه تبدیل آن به یک مرکز اسلامی رافراهم کرد تا پس از آن در اندک زمانی به یکی از مراکز مهم سیاست و تجارت تبدیل گردد. . این شهر در سده های بعد نیز شاهد حوادث و رویدادهای اجتماعی، سیاسی و مذهبی نظیر شورش علی محمد باب، مبارزات ملوک الطوایفی، نهضت مشروطیت، تاخت و تاز فئودالها، درگیری دموکرات های آذربایجان و .... بوده است. قدمت زنجان مربوط به اواخر هزاره دوم قبل از میلاد است. بنای عظیم گنبد سلطانیه که بعد از کلیسای سانتا ماریا دلفیروی فلورانس و ایاصوفیه در ترکیه عظیم ترین گنبد تاریخی جهان بشمار می آید در این استان قرار دارد. همچنین معبد داش کسن باقی مانده از زمان سلسله ساسانیان نیز از آثار تاریخی این استان است.
از اواخر دوره قاجاریه به علت استقرار ایل خمسه فارس نام خمسه نیز بر آن نهاده شد.
یافته های تاریخی و کاوش های باستان شناسی که در نواحی مختلف استان زنجان انجام گرفته گواهی بر قدمت تاریخی و دیرینگی آن است و آثار کشف شده در این محدوده استقرارهای انسانی از دوران پیش از تاریخ را گواهی میدهد.
یافته هایی که از غار تاریخی گلیجک در۳۷ کیلومتری جنوب باختری شهر زنجان و در محدوده شهرستان ماه نشان به دست آمده حدود سی هزار سال قدمت دارند و گواهی بر قدمت تاریخی منطقه زنجان در دوران پیش از تاریخ تا دوران آغاز ادبیات است.
در منطقه ایجرود واقع در جنوب باختری شهرستان زنجان آثاری از دوران آغاز ادبیات به دست آمده است. زیستگاه های انسانی منطقه ایجرود در هزاره سوم و دوم پیش ازمیلاد در هشت کانون باستانی و تداوم حیات آن ها تا هزاره اول قبل از میلاد حکایت از شکوفایی و تداوم تمدن فلات مرکزی ایران در این ناحیه دارد.
استناد به متون تاریخی نمایان گر آن است که در اواخر هزاره دوم پیش از میلاد و در اثر فشارهای ناشی از کمبود منابع اقتصادی و کشاورزی و بروز جنگ های منطقه ای اقوامی از منطقه ماوراء النهر و حوزه دریاچه آرال به طرف باختر حرکت کردند. گفته می شود که تیره ای از این اقوام از طریق جنوب دریای خزر و به احتمال زیاد از دره سفید رود و از منتهی الیه شمال خاوری مرز طبیعی زنجان به این منطقه وارد شده اند البته گفته می شود که مهاجمان برای ورود به فلات ایران از چند راه استفاده نموده اند. برخی دانشمندان معتقدند که گروهی از اقوام یاد شده از طریق جنوب خاوری دریای خزر و پس از عبور از رود اترک و گروه دیگر پس از عبور از کنار دریاچه ارومیه وارد فلات ایران شده اند. گفته می شود استقرار مهاجران در منطقه زنجان با آرامش صورت گرفته که شاید تعداد اندک بومیان منطقه دلیل اصلی این امر بوده باشد
به گفته حمدالله مستوفی شهر زنجان را اردشیر بابکان ساخته و شهین خوانده است. در فرهنگ نامه مرحوم دهخدا در ذیل کلمه شهین چنین تقریر یافته شهین نام شهر زنگان است و معرب آن زنجان باشد . گویند آن شهر را اردشیر بابکان بنا کرده است (جهانگیری – برهان قاطع ) و شهری بود بزرگ در میان ری و آذربایجان و وجه تسمیه آن مخفف زندگان یعنی اهل کتاب زند است و زندیگان زنگان شده و دال آن حذف گردیده (انجمن آرا آنندراج ) ما’خذ و منبع مستوفی در مورد کلمه شهین که به زنگان اطلاق می گردیده مبهم است و تاکنون هیچ منبع موثق دیگری در این ارتباط اظهار نظر ننموده است.
آنچه مسلم است از نظر زبان شناسی کلمه شهین ارتباطی به زبانهای پارسی باستان و ادبیات اوستایی ندارد و برعکس کلمه زندیگان که به معنای اهل کتاب زند ، معروفترین کتاب آئین زردشتی در دوران ساسانی و پسوند (گان) از پساوند پارسی باستان همچون آذربایگان، خدایگان و غیره بوده است . بطور حتم شهر در دوران ساسانی زندیگان نام داشته است که به علت کثرت استعمال تخفیف یافته و در دوران استیلای اسلام زنگان نام داشته است ، و چون در زبان عربی حرف گ به ج تبدیل می گردد بنابر این کلمه زنگان به زنجان تبدیل شده است. اسم دیگر شهرستان زنجان (خمسه) است . اطلاق این کلمه به منطقه در منابع و متون جغرافیایی از اواخر دوران قاجار ظاهر شده و در مورد وجه تسمیه آن دو نظر می تواند مطرح باشد. نظر نخستین ناظر بر استقرار طوایفی از ایلات پنجگانه در این منطقه است . و محتملا وجود منطقه ای به نام (خمسه) در استان فارس که بر مبنای استقرار پنج ایل نامگذاری شده بسود این نظریه است . در فرهنگ آنندراج ذیل کلمه زنگان چنین آمده " چون پنج بلوک بود آنرا خمسه گویند " لغت نامه دهخدا با تکرار مورد مزبور می نویسد این شهرستان "زنجان" از پنج بلوک بنام (بخش حرمه ، بخش ابهر رود ، بخش قیدار ، بخش ماه نشان ، بخش سردان) در این بخش بندی بخش های ایجرود ، زنجان رود ، که جز’ خمسه اند سخنی به میان نیامده ، لاجرم این نظریه با شک و تردید مواجه میگردد. اما بخشهای پنجگانه ابهر رود ، خرا رود ، زنجان رود ، ایجرود ، سجاس رود که بخشهای اصلی خمسه را تشکیل داده منبع و مرجع موثقی به وجه تسمیه آن می تواند باشد . کذر این نکته ضرورت دارد که منطقه بزینه رود معروف به قشلاقات افشار که هم اکنون از توابع خمسه است تا اواخر دوران در حوزه ساسی ولایت کردستان بوده است ، بنابراین پنج بلوک بودن منطقه قطعی بنظر میرسد .
دایره المعارف مصاحب بر این اساس ذیل کلمه (خمسه) می نویسد
خمسه مخفف ولایات خمسه در جنوب آذربایخان و غرب قزوین کرسی آن زنجان و از شهرهای معروفش سلطانیه پنج بلوک عمده ای که این ناحیه به مناسبت آنها خمسه خوانده شده است عبارت بودند از ابهر رود ، زنجانرود ، خرا رود، ایجرود ، سجاس رود که حالیکه همگی جزو شهرستان زنجانند در منطقه ایجرود واقع در جنوب باختری شهرستان زنجان آثاری از دوران آغاز ادبیات به دست آمده است. زیستگاه های انسانی منطقه ایجرود در هزاره سوم و دوم پیش ازمیلاد در هشت کانون باستانی و تداوم حیات آن ها تا هزاره اول قبل از میلاد حکایت از شکوفایی و تداوم تمدن فلات مرکزی ایران در این ناحیه دارد.
جغرافیای طبیعی
استان زنجان از دو منطقه کوهستانی و جلگه ای تشکیل یافته است. مناطق کوهستانی این استان اغلب دارای قله های مرتفع هستند و در نواحی شمالی شهرستان زنجان, بخش های مرکزی، طارم علیا، طارم سفلی، ماه نشان، ایلات قاقازان و در غرب و جنوب غربی آن، شهرستان خدابنده (قشلاقات افشار) قرار گرفته اند. سایر نقاط استان را مناطق جلگه ای یا دشت های آن در بر می گیرند. رودهای مهم در این استان قزلاوزن، زنجانرود، ابهر رود (رود کبیر) است. بلندترین نقطه استان در ارتفاعات تخت سلیمان (بیش از ۳۰۰۰ متر) و کمترین در قزلاوزن در گیلوان (بیش از ۳۰۰ متر) می باشد.
تنوع آب و هوایی استان زنجان سبب شده که این منطقه چهار فصل بوده و ظرفیت های بالایی در زمینه گردشگری طبیعی داشته باشد. به سبب شرایط خاص آب و هوایی، منطقه طارم استان زنجان را هندوستان ایران می دانند. چشمه های آب معدنی، رودخانه های متعدد دایمی و فصلی، جنگل ها و آبشارهای زیبای داخل جنگل ها، روستاهای ییلاقی و زیبایی که در دره های ارتفاعات طارم واقع شده اند، این منطقه را به پر جاذبه ترین ناحیه طبیعی استان زنجان تبدیل کرده است.
تنوع آب وهوایی این منطقه موجب ایجاد گونه های متفاوتی از زندگی جانوری شده است. وجود گونه های متفاوتی از حیوانات وحشی و پرندگان مهاجر و جانوران آبزی گردشگران بسیاری را در مواقعی که شکار مجاز است به این منطقه جذب می کند.
رودخانه های قزل اوزن ، زنجان رود ، ابهررود و شاهرود را می توان مهم ترین رودهای دایمی این استان دانست. چشمه های معدنی استان زنجان به دو صورت چشمه های آب گرم معدنی و چشمه های آب سرد معدنی شکل گرفته اند که از نظر جاذبه های گردشگری دارای اهمیت هستند.
غارهای متعددی در استان زنجان در دل کوه ها قرار دارند که برخی از آن ها هم چون غار کتله خور از مهم ترین آثار طبیعی این استان به شمار می آیند . غار کتله خور یکی از پدیده های طبیعی بسیار زیبای ایران محسوب میشود که در ۸۰ کیلومتری جنوب خدابنده قرار گرفته است. این غار از سه طبقه تشکیل شده و دارای تونل های فرعی و استلاکتیتها و استلاکمیتها و ستونهای بسیار در گذرگاه های اصلی است و قندیل های مخروطی آویزان از سقفها در اثر داشتن ناخالصی ها رنگهای متنوع به خود گرفته اند و آنها که ترکیبات به همراه نداشته و یا کمتر دارند به صورت بلورهای شیشه ای بسیار شفاف مشاهده میشوند.
آب و هوای استان زنجان استان زنجان به لحاظ داشتن تنوع نقاط ارتفاعی از یک سو و از سوی دیگر تاثیرپذیری از چند توده هوایی خزری، مدیترانه ای و صحرای مرکزی، صاحب اقلیم ها و اکوسیستم های متنوعی شده است.
به طور کلی اردیبهشت، خرداد و تیرماه بهترین ماه های سفر به استان زنجان هستند. تفاوت آب و هوایی در نواحی مختلف استان زنجان را می توان به خوبی در یک زمان در قسمت های شمالی، مرکزی و جنوبی استان مشاهده کرد
موقعیت جغرافیایی و تقسیمات سیاسی استان
استان زنجان که آنرا فلات زنجان نیز مینامند ، در ناحیه مرکزی شمال غربی ایران واقع شده است . این استان در 47 درجه و 10 دقیقه تا 50 درجه و 5 دقیقه طول شرقی و 35 درجه و 25 دقیق تا 37 درجه و 10 دقیق عرض شمالی خط استوا ، با مساحتی نزدیک به 39369 کیلومتر مربع قرار گرفته است.
استان زنجان از شمال به استانهای اردبیل و گیلان ، از شرق به استان قزوین ، از جنوب به استان همدان ، از جنوب غربی و غرب به استانهای کردستان و آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی محدود است و از جمله استانهایی است که به تنهایی با 7 استان کشور همسایه و همجوار است.
استان زنجان بر اساس آخرین تقسیمات کشوری ، دارای 3 شهرستان 13 بخش ، 8 شهر ، 44 دهستان و 981 آبادی دارای سکنه است .
شهرستان های استان عبارتند از:
ابهر، ایجرود، خدابنده، خرمدره، زنجان، طارم، ماه نشان
کاوشهای باستانشناختی و آثار به دست آمده از استان زنجان، حکایت از دیرینگی و قدمت آن دارد. قدیمیترین آثار دوران پیش از تاریخ که در این منطقه یافته و بررسی شدهاند، شامل ابزارهای کوچک جماعتهای آغازین بشری است که در حدود 30 هزار سال قدمت دارند و مشخصترین زیستگاه این جماعتها در زنجان، غار تاریخی «گلجیک» است.
کشف تعداد ناچیزی ابزار و جنگافزارهای به دست آمده از گورهای باستانی نشان میدهد که برخلاف تمدنهای فلات مرکزی ایران که اقوامی جنگجو بودهاند، مردمان این منطقه به علت فراوانی چشمهسارها و آبهای سطحی، عمدتاً به دامداری و کشاورزی مشغول بودهاند.
از 15 کانون باستانشناسی بررسی شده، 9 کانون در دره رود قزل اوزن و در طارم علیا واقع شدهاند که از شکوه و آبادانی این بخش از منطقه، در قرنهای دوم تا پنجم میلادی حکایت میکنند.
از نظر تیپولوژی انسانی، با توجه به سوابق تاریخی منطقه، نقل و انتقالات سیاسی ایلات، هجومهای جنگی و بررسی تیپهای نژاد انسانی این چنین استنتاج میگردد که مردم این استان از نظر قومیت یک دست نمیباشند بلکه اختلاط و امتزاجی از اقوام آریایی که در اواخر هزاره دوم قبل از میلاد در منطقه ساکن شده و تیپهای مختلفی از اقوام ترک، که با نام طایفه قنغور در قرن هفتم هجری در منطقه سرازیر گردیده، همچنین اقوام گرجی که در دوران صفویه از آذربایجان کوچانیده شده با قبایل ایلات خمسه، تیپ مخصوص زنجانی را که در جلگهها و حاشیه رودخانههای منطقه زندگی میکنند به وجود آورده است. از مشخصات این تیپ رنگ پوست گندمی و چشمهای میشی با موهای به رنگ سیاه است. تیپ اصلی که در ارتفاعات و مناطق کوهستانی زندگی میکنند به علت عدم فعل و انفعالات انسانی، آریایی اصیل باقیمانده و از مشخصات این تیپ رنگ پوست سفید، چشمهای زاغ و موهای به رنگ بور و مردمانی بسیار آرام میباشند که در مناطق کوهستانی زنجان شمالی اکثریت دارند. مردم زنجان به لحاظ تداوم و استمرار مبارزه با طبیعت کوهستانی، مردمانی نسبتاً خشن توأم با صبر و مردمانی سختکوش و قانع میباشند.
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 جمعیت استان زنجان 1015734 نفر بوده است. جمعیت شهرستانهای استان نیز به شرح زیر میباشد
مقایسه رشد جمعیت
( برپایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 خورشیدی، جمعیت استان زنجان در این سال بالغ بر 964,601 نفر بوده که 1.5 درصد از جمعیت کل ایران را به خود اختصاص دادهبود و از این نظربیست و چهارمین استان از نظر جمعیت در کشور محسوب می شد.)
حمدالله مستوفی در کتاب نزهة القلوب که در حدود سال ۷۴۰ هجری قمری نوشته شده مردم زنجان را سنی مذهب معرفی می کند. اما در دوران صفویه با حمایت صفویان از مذهب شیعه به تدریج مذهب تشیع رواج یافته است.
آب و هوا
اوضاع جوی و شرایط اقلیمی منطقه بر حسب پستی و بلندیها سخت متغیر است. من حیث المجموع ارتفاعات دارای آب و هوای سرد کوهستانی ، زمستانهای پر برف و سرد و در تابستان معتدل و خشک می باشد . در این میان دره های قزل اوزن دارای آب و هوای معتدل تر بوده و دارای زمستانهای معتدل و تابستانهای نسبتا" گرم است. جلگه های مابین ارتفاعات نظیر جلگه سجاس ، منطقه قشلاقات اقشار و قسمت سفلای زنجان رود دارای آب و هوای معتدل تری هستند. بر اساس آمار و گزارشات هوا شناسی در 10 سال اخیر معدل حداکثر درجه حرارت سالانه 1/37+ درجه سانتیگراد و معدل حداقل درجه حرارت سالانه 5/19- درجه سانتیگراد بوده است.
خصوصیات نژادی از نظر تیپولوژی انسانی ، با توجه به سوابق تاریخی منطقه ، نقل و انتقالات سیاسی ایلات، هجوم های جنگی و بررسی تیپ های نژاد انسانی این چنین استنتاج می گردد که مردم این شهرستان از نظر قومیت یکدست نمی باشند ، بلکه اختلاط و امتزاجی از اقوام آریایی که در اواخر هزاره دوم قبل از میلاد در منطقه ساکن شده و تیپ های مختلفی از اقوام ترک ، که با نام طایفه قنغور در قرن هفتم هجری در منطقه سرازیر گردیده ، همچنین اقوام گرجی که در دوران صفویه از آذربایجان کوچانیده شده با قبایل ایلات خمسه ، تیپ مخصوص زنجانی را که در جلگه ها و حاشیه رودخانه های منطقه زندگی میکنند بوجود آورده است . از مشخصات این تیپ با رنگ پوست گندمی و چشمهای میشی با موهای به رنگ سیاه دیده میشوند ، تیپ اصیل که در ارتفاعات و مناطق کوهستانی زندگی می کنند بعلت عدم فعل و انفعالات انسانی ، آریایی اصیل باقیمانده و از مشخصات این تیپ با رنگ پوست سفید ، چشمهای زاغ و موهای به رنگ بور و مردمانی بسیار آرامند که تیپ اخیر در مناطق جمعیتی کوههای زنجان شمالی اکثریت دارند.
جغرافیای تاریخی استان
استان زنجان یکی از نواحی تاریخی سرزمین ایران است و کاوشهای باستان شناختی و و آثار باقیمانده تاریخی ، دیرینگی و قدمت آن را نشان می دهند . پیشینه تاریخی این استان را میتوان در چهار دوره به شرح زیر مورد مطالعه قرارداد:
).... دوران پیش از تاریخ (هزاره هفتم تا اوایل هزاره سوم پیش از میلاد
چگونگی سیر این دوره تمدنی به علت کمبود اطلاعات و مدارک ، تاریک و مبهم است . قدیمی ترین آثار دوران پیش از تاریخ که در این منطقه یافته و بررسی شده اند ، احتمالا" به دوره (( بردوستین)) تعلق دارند . این یافته ها که شامل ابزارهای کوچک جماعت های آغازین بشری است ـ در حدود سی هزار سال قدمت دارند . مشخص ترین زیستگاه این جماعت ها در زنجان ، غار تاریخی (گلجیک) است.
).... دوران تاریخی (اوایل هزاره سوم تا اواخر هزاره دوم پیش از میلاد
یافته هایی که از این دوره در منطقه ایجرود بدست آمده اند ، مورد بررسی قرار گرفته اند . پراکندگی زیستگاههای انسانی منطقه ایجرود در هزاره سوم و دوم پیش از میلاد ، در هشت کانون باستان شناسی و تداوم حیات آنها تا هزاره اول پیش از میلاد ، حکایت از شکوفایی و دیرپایی تمدن فلات مرکزی ایران در این ناحیه دارد . آثار این دوران در روستای ضیا,آباد ، آق کند ، گل تپه ، چایرلو ، قلتون و اوغول بیگ به دست آمده اند. ارزیابی و مطالعه آثار نقشهای سیاه رنگ بر روی سفاله ی نخودی کشف شده از این کانون های تاریخی ، پیوند تمدنهای تپه حصار دامغان ، تپه سیلک کاشان ، تپه زاغه دشت قزوین و ایجرود را نشان داده است.
دو اثر از این دوره در جنوب غربی شهرستان خدابنده شناسایی شده اند:
یکی در تپه تاریخی "یاریمجه" (تکمه تپه) در قشلاق های افشار ، و دیگری در تپه تاریخی " امان ارقین بلاغی" منطقه بزینه رود شهرستان خدابنده ، که هرکدام بخشی از نادرترین آثارزیستگاههای انسانی دوران هزاره سوم و دوم پیش از میلاد را در خود جای داده اند.
).... دوران تاریخی جدید (اواخر هزاره دوم پیش از میلاد تا اوایل قرن هفتم میلادی
از این دوره نیز یافته هایی در منطقه زنجان بدست آمده است که بارزترین آن نوعی سفال ساده خاکستری رنگ است که یادگار زمان مهاجرت اقوام آریایی به این منطقه است.
پایه و اساس این اطلاعات نتایج بدست آمده از بررسی سفال هایی ست که بیش تر بطور اتفاقی از گورستان ها و تپه های قدیمی منطقه کشف شده اند. تکنیک ،فرم و نقش این سفالینه ها ، مطمئن ترین ابزار شناسایی تمدن های پیش از تاریخ هستند.
یکی از قابل توجه ترین ظرفهایی که در تمامی مراکز استقرار انسانی این دوره مورد استفاده قرار می گرفته است، ظرفهای سفالی قوری مانندی با لوله نسبتا" بلندی است که در مراسم به خاک سپاری مردگان مورد استفاده قرار می گرفته است و در همه گورهای شکافته شده این دوره دیده شده است. نقش های روی سفالینه های تپه سیلک کاشان و مجسمه های باستانی لرستان ، ارتباط این نوع ظرف با مردگان را نشان می دهند. قوری های این منطقه که عموما" بی نقش اند و با آثار بدست آمده از خوروین و املش قابل مقایسه اند ، احتمالا" دلیل دیگری بر پیوند این اقوام ، در اوایل هزاره اول پیش از میلاد است. شواهد تاریخی موجود نشان میدهد که تا اوایل نیمه اول هزاره اول پیش از میلاد ، دستگاه فرمانروایی معینی در منطقه وجود نداشته و حکومت "اورارتویی" نیز به علت دوری مسافت نتوانسته بود بر این نواحی چیرگی یابد . هم چنین کمی ابزار و جنگ افزارهای به دست آمده از گورهای باستانی نشان میدهد که برخلاف تمدن های فلات مرکزی ایران که اقوامی جنگجو بوده اند مردمان این منطقه به علت فراوانی چشمه سارها و آب های سطحی عمدتا" به دامداری و کشاورزی مشغول بوده اند و به همین جهت ، امنیت نسبی بر منطقه حاکم بوده است . طبق اسناد آشوری ها ، این منطقه در قرن نهم پیش از میلاد (" اندیا ") نام داشته است و به احتمال ضعیف ، اقوام ساکن آن با اقوام لولوبی و گوتی دامنه های زاگرس پیوند هایی داشته اند.
این منطقه از لحاظ جغرافیای تاریخی ، در آغاز هزاره اول پیش از میلاد ، شمال با کادوسیان و کاسپیان ، از مغرب با لولوبیان و گوتیان و از طرف جنوب شرقی و شرق با پدیده تاریخی ماد همسایه بوده است . در دوره های بعد مادها ، این اقوام را زیر فرمان آورده اند.
طبق اسناد آشوری در قرن هفتم پیش از میلاد ، منطقه زنجان ("مادای") نام داشته است. آنچه این ادعا را درست می نمایاند ، کشف آثاری از هزاره اول یش از میلاد در روستای مادآباد زنجان است . اما به علت روی دادن جنگهای ممتد منطقه ای(در قرن های هفتم و هشتم پیش از میلاد ) تمدن در این منطقه به شکوفایی درخور دست نیافته است.
از قرن هفتم پیش از میلاد تا اواخر هزاره اول پیش از میلاد ، یعنی در تمام دوران شاهنشاهی هخامنشی ، سکه (دریک) و (ریتون) در خدابنده و گردنبندهای طلایی با بن مایه (موتیف) "گل لوتوس" که نقش های آنها با کنده کاریهای تخت جمشید قابل مقایسه اند و همچنین چهرک (نقاب) طلایی مردگان گورها با آرایش مو و کلاه دوران هخامنشی را میتوان نام برد.
یادگارهای باستانی از جمله آتشگاه عظیم تخت سلیمان در غرب ، عبادگاه بهستان در جنوب و آتشکده های ساسانی در طارم نشان می دهند که در دوران اشکانیان و ساسانیان ، دره های زنجان رود و قزل اوزن از رونق بیش تری برخوردار بوده اند. گزارش های جغرافیا دانان آغاز دوره اسلامی نیز این موضوع را تایید می کنند.
از پانزده کانون باستان شناسی بررسی شده این دوره ، 9 کانون در دره رود قزل اوزن و در طارم علیا واقع شده اند که از شکوه و آبادانی این بخش از منطقه ، در قرن های دوم تا پنجم میلادی حکایت می کنند . از مهم ترین آثار آن دوره به آتشکده تشویر میتوان اشاره کرد که در روستای تشویر در میان گورستانی تاریخی ، با سنگ و ساروج و با طرح چها طاقی در ابعاد 4*4 مترمربع با پوشش گنبدی شکلی ساخته شده است.
ترکیب بنا ، یادآور سبک معماری آتشکده های دوران ساسانی است و با آتشکده های عظیم دوران ساسانی که جنبه دولتی و تشریفاتی داشتند ، به عنوان آتشکده محلی مورد استفاده قرارمی گرفته است و با گذشت زمان ، پیرامون آن به گورستان تبدیل شده است.
).... دوران اسلامی ( از قرن 7 تا 19 میلادی برابر با قرن اول تا 14 هجری
این دوره از تاریخ زنجان ، با فتح آن در زمان خلافت عثمان و به دست ( براء بن عازب) سردار مشهور آغاز میشود.
به استناد مدارکی که از 62 کانون باستان شناختی منطقه به دست آمده است، به استثنای دره طارم علیا در رودخانه قزل اوزن و شهر زنجان ، در بقیه نواحی ، نقل و انتقال قدرت سیاسی و مذهبی به آرامی صورت گرفته و با خرابی و درگیری همراه نبوده است.
متن ها و اثرها ی موجود تاریخی نشان میدهند که این منطقه در سرتاسر دوران اسلامی ، بویژه از قرن های چهارم تا هشتم هجری (در دوران حکومت حکومت کنگریان ، سلجوقیان و ایلخانیان) از شکوفایی اقتصادی ، فرهنگی و هنری برخوردار بوده است. از آثار این دوره می توان مسجدهای جامع قروه ، سجاس ، قلابر ، کاروان سراهای نیک پی ، سرچم ، آثار تاریخی عظیم سلطانیه ، خدابنده ، ابهر و سایر آثار تاریخی را نام برد.
اصولا" یکی از دلایل انتخاب سلطانیه به پایتختی ، رونق اقتصادی این منطقه در قرن هفتم و هشتم هجری بوده که توجه ایلخانان مغول را به خود جلب کرده است . کاشی های مطلایی که ز تپه نورآباد خدابنده به دست آمده اند ، گواهی بر رونق اقتصادی و فرهنگی آن دوره اند.
پس از برچیده شدن حکومت ایلخانی به دست سربداران در قرن نهم هجری ، منطقه زنجان نیز دچار فتنه خانمان سوز تیمور لنگ شد و به شدت ویران گردید.
تنش های سیاسی و کشمکش های نظامی تا قرن دهم هجری شمسی ، مانع رشد و اعتلای اقتصادی و فرهنگی در این منطقه شده است . در دوران حکومت صفویه و قاجاریه ، به ویژه در دوران حکومت شاه طهماسب ، شاه عباس و آغامحمد خان قاجار ، رونق نسبی اقتصادی و فرهنگی در منطقه برقرار بوده است . قسمت اعظم روستاهای بخش ها و شهرهای کنونی ، با توجه به نظام ارباب و رعیتی ، تا اواخر قرن سیزدهم هجری قمری تکوین یافته اند و در طول دهه های اخیر ، به سرعت در حال رشد و گسترش بوده اند
برخی مکانهای حائز اهمیت زنگان
غار گلجیک
این غار در 35 کیلومتری جنوب غربی شهرستان زنجان در ارتفاعات مشرف به روستای حاج اَرش از توابع شهرستان زنجان واقع شده است. این غار عظیم بهطور طبیعی از فرسایش سنگهای آهکی پدید آمده و با داشتن آب و هوای مناسب، مأمن و زیستگاه انسان دوران پیش از تاریخ بوده است. ابعاد آن 100×700 متر و به ارتفاع تقریبی 50 متر است. داخل غار آثار زیستی انسان متعلق به 16 تا 30 هزار سال قبل از میلاد را نشان میدهد. در داخل غار ابزار، ادوات، تیغههای سنگی و استخوان حیوانات شکاری به مقدار فراوان دیده میشود. آنچه که بیشتر از همه درخور بررسی، مطالعه و اهمیت است، آثار معماری موجود در داخل غار و محصور نمودن فضاهای زیستی و تعیین حریمها و مطرح بودن مالکیت در آن میباشد. صخرههای جنوبی غار از سنگهای مرمر سبز بسیار ارزنده تشکیل گردیده که میتواند مورد بررسی و بهرهبرداری و استخراج قرار گیرد.
آگاهی بیشتر از غار آهکی گلجیک زنجان
این غار البته یک مزیت منحصر به فرد هم دارد؛ برای پیاده روی در گلجیک لازم نیست خودتان را با لباس های گرم و ضد آب بپوشانید چرا که این غار هوایی معتدل و کم رطوبت دارد. اصلا گلجیک به خاطر همین شرایط آب و هوایی معتدلش محل سکونت انسان های پیش از تاریخ بوده است !
آن هایی که توانسته اند به ترسشان غلبه کنند و سری به این تونل تاریخی طبیعی بزنند آثار و نشانه هایی از زندگی انسان پیش از تاریخ را تایید کرده اند و وجود ابزار، ادوات، تیغه های سنگی و استخوان حیوانات شکاری را گزارش کرده اند. داخل غار آثار زیستی انسان متعلق به شانزده تا سی هزار سال قبل از میلاد را می توان دید.
از ویژگیهای دیگر این غار که احتمالا نظر شما را جلب خواهد کرد صخره های جنوبی غار است که از سنگ های مرمر سبز بسیار زیبایی تشکیل شده است. ابعاد غار گلجیک 700 متر در 100 متر و ارتفاع تقریبی آن 50 متر است و اگر علاقمند هستید مدتی را مهمان خفاشهای گلجیکی باشید حتما یک همراه آشنا به فنون غارنوردی را در کنار خود داشته باشید.
غار کتله خور زنجان
کتله خور در 140 کیلومتری جنوب غربی زنجان و در دل کوهی بنام "ساقیزلو" واقع شده است و مناظر بسیار دیدنی و قندیل های عظیم و شفاف داخل آن ، نظر هر بیننده ای را به خود جلب می کند غار کتله خور در دل کوههای آهکی جنوب استان در پنج کیلومتری بخش گرماب از توابع شهرستان خدابنده واقع شده است. فاصله این غار با مرکز شهرستان 85 کیلومتر است. این غار به طول تقریبی 10 کیلومتر در بهار سال 1331 هجری شمسی توسط یک هیات کوهنوردی و با همکاری مرحوم سید اسداله جمالی شناسایی و کشف شد. دهانه این غار در ارتفاع 11 متر از سطح مسیل که مشرف بر آن است، قرار گرفته و در وضعیت ضلع قطری معادل 40/1 متر ارتفاع دارد. ابتدای غار تا عمق 150 متری، شبیه به راسته بازارهای معمولی است، با این تفاوت که عناصر و اندامهای آن اندکی از بازار کوچکتر میباشد. کف این قسمت را لایه ضخیمی از خاک و خاکستر پرنموده است. از عمق 150 متری تا عمق 700 متری گشایش به نسبت زیادی در غار حاصل شده و شعب متعددی بوجود آمده است. در مکانهایی که از ریزش مصون مانده استالاگیتها و استالاگمیتها خودنمایی میکنند. استالاگیتها و استالاگمیتها با ارتفاع 30 الی 40 متر از کف و سقف غار قرار گرفتهاند که با شنیدن صدای موزون قطرات آب، آهنگهای دلپذیر و مناظر بدیعی، چشم و گوش گردشگر را به خود جلب میکند. پس از عبور از این قسمت، منطقه وسیع و مسطحی ظاهر میشود که به شبستان مساجد شبیه است. در این بخش، در ضلع شرقی آن، استخر آبی به ابعاد 20×35 متر (با آب زلال و گوارایی) قرار گرفته است. آثار جمعآوری شده از این غار، سفال شکستههای سطحی و پراکنده است. با توجه به وسعت غار و مقایسه آن با غارهای تاریخی شناخته شده و موقعیت مکانی آن و از همه مهمتر، وجود لایه تاریخی ضخیم در ابتدای غار تا عمق 150 متری و مطالعه آثار جمعآوری شده، این محل میتواند یکی از پناهگاههای انسانی در دوران سنگ و دوران آغاز ادبیات باشد
غار خرمنه سر
غار خرمنه سر، در روستای شاه نشین و در بلندای کوه خرمنه سر واقع شده است. در این غار چاه های بسیار و دره های خطرناک و لغزنده ای وجود دارد، بنابراین برای بازدید از آن حتماً باید از وسایل غارنوردی و کوه نوردی استفاده کرد. برای رسیدن به دهانه غار، ابتدا از بستر رودخانه ای که از کوه های شمالی شاه نشین سرچشمه می گیرد و از میان درختان سرسبز زیتون و انجیر باید گذشت و به سوی ارتفاعات شمالی پیش رفت تا در نزدیکی قله کوه خرمنه سر، دهانه مشبک و پنجره مانند وسیع غار را دید
_________________________________________________
قلعه بهستان یا کهن دژ
قلعه بهستان یا کهن دژ در شهرستان ماهنشان در استان زنجان قرار دارد و قدمت این دژ به دوره هخامنشیان برمیگردد.قلعه بهستان یکی از 20 قلعه تاریخی شهرستان ماهنشان در استان زنجان است
به علت شرایط زمانی خاص آن دوره، حاکمان برای دفاع از خود و مردم اقدام به ساخت این قلعه کردهاند.طبقات بالای این قلعه برای دفاع و طبقات پایینتر به عنوان زاغه و محل نگهداری آذوقه مردم مورد استفاده قرار میگرفت.
این قلعه که در دل کوهی از جنس خاک سفت و سخت بنا شده است به علت وزش بادهای تند و فرسایش و همچنین عبور رودخانه قزل اوزن از کنار قلعه در حال تخریب است
قلعه لک لک ها
استان زنجان از توانمندی های بالایی در زمینه توسعه صنعت جهانگردی و جلب گردشگر برخوردار است. جاذبه های طبیعی این استان شامل کوه ها، رودها، آبشارها، چشمه های آب معدنی، دریاچه های طبیعی و مصنوعی در شهرستان های مختلف استان پراکنده شده اند. رودخانه های بزرگ و مشهور با شعبات آنها در کشتزارها و باغ های استان، چشمه های آب معدنی و آب سرد، غارهای تاریخی و طبیعی، مناظر زیبای کشتزارها و باغ ها از جمله جاذبه های طبیعی استان هستند که هر بیننده ای را به تحسین وا می دارند.
_____________________________________________________
گنبد سلطانیه
این گنبد بزرگترین گنبد آجری جهان و مقبرهٔ اولجایتواست که نام خود را به سلطان محمد خدابنده تغییر داد و از آثار مهم دوره ایاخانان به حساب می آید
این بنا مسجدی است بسیار زیبا از حیث معماری و تزیین و بزرگی در دنیا مشهور است. گنبد مزبور در پنج فرسخی سمت شرقی شهر زنجان در داخل باروی شهر قدیم سلطانیه قرار گرفته و بنایی است هشت ضلعی که طول هر ضلع آن ۸۰ گز است. هشت مناره نیز در اطراف گنبد دارد. و قدیمیترین گنبد دوپوش موجود در ایران است. رنگ گنبد آبی است. بر روی این اضلاع گنبد بلندی قرار گرفته که ارتفاع آنرا ۱۲۰ گز نوشتهاند. در قسمت بالایی آن ساختمان دور تا دور اطاقها و غرفهها ساختهاند. خود گنبد از کاشیهای فیروزهای رنگ پوشیده و سقف داخل اطاقهای بالا با گچبریهای و آجرهای رنگارنگ تزیین یافتهاست. در حاشیه طاقها آیات قرآنی واسماالله با خط جلی نوشته شدهاست. حکاکیهایی در آجرهای دیوارها و سقفهای رنگین بنا نیز دیده میشود.ساخت این گنبد در سال ۷۰۲ هجری قمری به دستور الجایتو در شهر سلطانیه، پایتخت آن زمان
بنای عظیم گنبد سلطانیه که بعد از کلیسای سانتا ماریا دلفیروی فلورانس و ایاصوفیه در ترکیه عظیم ترین گنبد تاریخی جهان بشمار می آید در این استان قرار دارد گنبد سلطانیه که سالانه شمار زیادی از گردشگران داخلی و خارجی را به خود جلب می کند و اولین گنبد آجری جهان و یکی از باشکوه ترین بناهای عظیم اسلامی محسوب می شود، در دوران حکومت سلطان محمد خدابنده ظرف مدت 9 سال از 704 تا 713 هجری قمری ساخته شده است.
این گنبد در 42 کیلومتری جنوب شرقی زنجان و درشهر سلطانیه واقع شده است __________________________________________________
مجموعه داش کسن
این مجموعه در 10 کیلومتری جنوب شرقی سلطانیه ، در نزدیکی روستای ویر ، از توابع همین بخش قرار گرفته است. این مجموعه در محوطه ای به شکل مستطیلی ناقص ، به طول 400 متر و عرض 50 تا 300 متر ، دیده میشود.
در درون این مجموعه ، سه غار نسبتا" عمیق در دل کوه کنده شده است که کنده کاری های زیبایی دارند. از نقش های این کنده کاریها ، میتوان به دوتصویر اژدها که در مقابل یکدیگر به شکل قرینه حک شده اند و طول هریک 5/3 متر است ، اشاره کرد . در طرفین این نقشها ، محراب های زیبای نقش داری با طرح های اسلیمی ، گل و بوته و مقرنس های سنگی کنده کاری شده اند . مجموعه آثار کنده کاری این محل ، یادگار هنرمندان چینی است که به فرمان اولجایتو از چین فرا خوانده شده بودند.
بر اساس فرضیه ای ، غارهای " داش کسن " در دو دوره تاریخی جدا از هم مورد استفاده قرار گرفته است. در دوره نخستین ، این غار نیایشگاه آئین مهرپرستی در عهد ساسانی بوده است ، اما از این دوره آثاری بجای نمانده است . دوره دوم که نقش های اژدها ، برگ مو ، پیچک و طرحهای اسلیمی ، یادگار آن دوره است ، به دوران فرمانروایی ایلخانان تعلق دارد. سنگهای سبز بکار گرفته شده در حصار ارگ سلطانیه ، مطمئنا" از محل تاریخی داش کسن (سنگ بر) بریده شده است.در نتیجه برش و انتقال سنگ ، فضای لازم جهت کنده کاری و دخمه سازی در این محل فراهم شده و این مکان با اندکی تغییرات به آرامگاه تبدیل شده است . بنابراین ، محوطه تاریخی داش کسن را می توان در ردیف آرامگاه های دوره ایلخانی نیز طبقه بندی کرد.
معبد صخرهای داش کسن که به معنای سنگ تراشیده یا بریده سنگ میباشد در جنوب شرقی روستای ویر در سینهکش ارتفاعات محلی سلطانیه قرار دارد ، در این معبد علاوه بر استفاده از فنآوری پیشرفته زمان که پیامد رشد و تکامل فن سنگتراشی با ابزار فلزی است ، انتخاب مناسبترین نقطه نسبت به نقاط همجوار نمودار توجه و آشنایی کامل سازندگان آن با دانش زمینشناسی و معدنشناسی است .
به نظر میآید هنرمندان خلاق معبد صخرهای در خلق حجاریها و کندهکاریهای زیبا که در غرب و شرق این نیایشگاه گسترده شده علاوه بر مهارت در تکنیک سنگتراشی از پارهای اصول پیکرتراشی نیز الهام گرفتهاند .
ظهور و پیدایش این معبد صخرهای را میتوان با توجه به شکل معماری ( چلیپائی ) آن و وجود فضاهایی مانند مهرابههای مهرپرستان به سدههای اول و دوم میلادی بازگرداند و از سوی دیگر نحوه پرداخت نقوش آن متأثر است از اوضاع اجتماعی ایران قرن هشتم هـ . ق . نقوش حجاری شده اژدها ، طرحهای گیاهی ، ردیفی از بن نگارهها بر روی گلدانهایی در دو سوی طاق هلالی که در دههها و سدههای بعد ، این شیوه تزئینی را بر گرداگرد ایوانهای مساجد میبینیم ، همراه با محرابیهایی با تزئینات مقرنسی ، آمیزهای از هنر ایران و چین را با مفهوم و محتوایی دیگر بوجود آورده . اژدهای نقش شده بر پیکره صخرهای داش کسن که در هنر و اندیشه ایرانی مظهر ظلم ، ستم و پلیدی است با نفوذ قوم فاتح همچون محافظ همیشه بیدار که نشان از ارزانی ، خیر ، برکت ، دولت و سلطنت دارد در هنر ایران جای میگیرد .
اژدهای سنگی زنجان
در دل صخرهای بلند، برفراز دشتهایی وسیع و زیبا، دو اژدها خفتهاند، دو اژدها از سنگ سرد که سالهای سال است آتشی از دهانشان بیرون نیامده... درست مثل افسانهها، اما این یک افسانه نیست!
اگر به شهر سلطانیه زنجان بروی و سراغ «داشکسن» (Dash Kasan)را بگیری، همه تو را بهسوی «معبد اژدها» که در فاصله کمی از شهر قرار دارد، راهنمایی میکنند؛ در حاشیه روستای «ویر»، جایی که میتوانی سه غار سنگی را ببینی که در دل صخرههایی بزرگ شکل گرفتهاند و هر کدام نقشهای زیبایی دارند که همه از سنگ و در دل همین صخرهها تراشیده شدهاند. شاید بههمین دلیل هم به این منطقه میگویند «داشکسن» که به زبان آذری بهمعنی «سنگبُر» است.
نقش این دو اژدها از معروفترین و جذابترین نقشهای این محوطه تاریخی است، طول آن پنج متر و ارتفاعش یکونیم متر است. اژدها از قدیم در فرهنگ ایران وجود داشته است، ولی دو اژدهای داشکسن ایرانی نیستند، چینیاند! عجیب است، این قهرمانان افسانههای چینی در ایران و در نزدیکی زنجان چه میکنند؟
میگویند از معبد داشکسن در دو دوره تاریخی استفاده میشده: دوره اول زمان ساسانیان بوده است، اما از این دوره چیز زیادی باقی نمانده؛ دوره دوم، زمان فرمانروایی مغولها در ایران، قرن هشتم هجری بوده است. زمانی که